اگر دوست دارید با یک عکاس رابطه خوبی برقرار کنید، چند نکته ی زیر شما رو با طرز فکر یک عکاس حرفه ای آشنا می کنه.
کسی که پیشهاش عکاسی هست، یک سری جملات تکراری را کم و بیش در حین کارش می شنود، که معمولا درست نیستند و نباید به او گفته شود. شنیدن این جملات برای یک عکاس سخت هست و او رو ناراحت می کنه، اما نگران نباشید، ما چند تا از کلیشه ای ترین جملات رو برای شما آوردیم. آتلیه نوزاد
۱) “شما حق نداری در این مکان عکاسی کنی”
در ۹۰% مواقع در آتلیه کودک وقتی این حرف زده میشه، گوینده تصور درستی از حرفی که داره میزنه نداره. همیشه یادمون باشه، عکاسی کردن در مکانهایی که اجازه عکاسی در اون وجود نداره، آخرین کاریه که یک عکاس می خواد انجام بده. وقتی عکاسی دوربین خودش رو در آورده و شروع به عکاسی کرده، اطمینان داره که می تونه به صورت قانونی عکاسی کنه که در این مواقع شنیدن جملههایی مثل “مسائل امنیتی” و “مالکیت خصوصی” دقیقن حرفهایی هستند که عکاسها نمیخوان بشنون.
۲) “سلام، از من هم عکس میگیری؟”
عکاسها بعد از مدتی بعد از شنیدن این حرف مسیر خود را به سمت دیگری منحرف میکنند و خیلی ساده خودشون رو به نشنیدن میزنند. چون یا باید عکس رو در نهایت پاک کنند یا باید با شخصی که توی عکس هست رو در شبکه های اجتماعی پیدا کنند و براش بفرستند که خب… معمولن شدنی نیست.
و این حرف یعنی کاری رو که داری انجام میدی متوقف کن و بیا روی عکس گرفتن از من تمرکز کن! هیچ وقت نباید فراموش کنیم، مثل هر شغل دیگری عکاس هم یک شغل هست و عکاس مشغول انجام کارش هست، همونطور که شما دوست ندارید بین کارتون کسی حواستون رو پرت کنه یا مزاحمتون بشه، عکاس هم همین احساس رو داره.
۳) “عکس ها رو برام میفرستی؟”
هیچ ایده ای دارید که این جمله چرا عکاس رو عصبانی میکنه؟
خوب اینطوری بهش فکر کنید که دوربین عکاس به صورت طبیعی یا خدادادی بهش داده نشده! بلکه زحمت کشیده و وسیله کارش رو خریده، وقتی عکاس این جمله رو میشنوه که “ این عکس رو برام بفرست “ معمولا این فکر تو سر عکاسها شکل میگیره که “ چرا که نه؟من برای خرید این دوربین هیچ زحمتی نکشیدهام، مجانی همراهم بوده، البته که باید مجانی هم برای شما عکسهایی که میگیرم رو بفرستم!! ”
اشتباه برداشت نکنید، همه دوست دارند عکسهاشون رو با دوستهاشون به اشتراک بگذارند، هرچند که خوشبختانه همه معمولن هزینه عکسها رو پرداخت میکنند(!!)، اما زمانی که عکاس کسی رو نمی شناسه یا به سختی می شناسه، خواستن عکسها به صورت مجانی، گذشتن از خط قرمزهاست.
پس اگر عکاسی که بهش این حرف و میزنید حرفهایی هست و عکس شما عکس خوبی هست، این حق طبیعی عکاس هست که درخواست هزینه عکسش رو از شما داشته باشه، ولی شاید ازتون طلب هزینه نکنه، پس این شما باشید که بهش تعارف کنید.
۴) “منم برای عکست یک ایده دارم … “
اگر عکاس نیستید و به هر دلیلی دارید این مطلب و میخونید، لطفن و خواهش این چند نکته رو به عنوان یک درخواست خیلی مهم برای همکاری با عکاسها ببینید.
- همه عکاسها، ایدها و ژستهای مورد نظرشون رو با دقت و حساسیت بالا انتخاب کردهاند.
- تجربه نشون داده وقتی که عکاس سر تسلیم پایین میآورد و عکس رو به روشی که بقیه میخواهند میگیرد، نتیجه خیلی نامناسب از آب در میآید.
- صادقانه بگویم، گاهی اوقات اشکالی ندارد که شما ایده را بدهید به عکاس، اما در اکثر مواقع ایدهایی که برای عکاسی ارائه میشود ناب نیست، و معمولا قبلا جایی دیده شده است، و حتا شاید خیلی ضایع و کلیشهایی هم باشد.
- هیچ کس در هیچ شغل و کسبهایی دوست ندارد بهش گفته شود چطور و چگونه کارش را انجام دهد.
به عکاس اطمینان کنید و بدونید که کارش رو بلده انجام بده، باید دستش رو باز بذارید اجازه بدید به عکسی که میخواد برسه، برای همینه که عکاس حرفهایی پیش شماست، وگرنه ژستهای کسل کننده و لبخندهای مصنوعی احتیاجی به عکاس حرفهایی نداره.
۵) “می شه همه عکس ها رو بهم بدی؟ …”
نه، نمیشه.
دلیل منطقی ای وجود داشته اگر بعضی از عکس ها به شما داده نشده. اونها به اندازه کافی خوب نبودند و یا عین همون عکسهایی هستند که در نهایت به شما داده شدهاند.
مجوعه عکسهایی که در نهایت به شما داده میشود، انتخابی از بهترین عکسهایی است که از شما گرفته شده است. اگر همه عکسها به شما داده شود، عکسهایی که به نتیجه مطلوب نرسیدهاند، کیفیت کلی مجموعهایی که به شما داده شده را پایین می آورد و از اعتبار عکاس هم به همان اندازه کم می کند.
به عکاس اعتماد کنید، عکاس بهترین عکسها را به شما تحویل می دهد.
۶) “دوست ندارم کسی ازم عکس بگیره! “
ما هم درک می کنیم، بعضی از افراد به هر دلیلی دوست ندارند عکسشون گرفته بشه، اگر شما جزو این دسته هستید از دوربین دوری کنید.
اما نرید پیش عکاس و بهش بگید از من عکس نگیر!!
عکاس مجبوره قابش رو ببنده و کادری که باید تحویل بده رو بسازه، لذا به حرف شما گوش نمی کنه.
در هر رویدادی حداقل یک نفر هست که دوست نداره عکسی ازش ثبت بشه، میتونید این و با عکاس درمیون بذارید، اما توجه داشته باشید که عکاس سفارش گرفته و کاری که ازش خواسته شده رو داره انجام میده، اگر از اون خواسته شده باشه که از تمام افراد حاضر عکاسی کنه، او این کارو باید انجام بده.
۷) “شما باید یک دوربین حرفهایی تر داشته باشی”
واقعن حرفی اشتباهتر از این هست که به عکاس گفته شود؟ نمیدونم، فکر نمیکنم باشه. عکاس ابزار کار خودش رو به خوبی میشناسه، اگر شما اطلاعات خیلی زیادی دارید و حساسیت بالایی دارید، موقع سفارش کارتون باید دقیقا ابزاری رو که میخوایید درخواست کنید.
۸) “میشه این عکس رو برام ویرایش کنی؟”
این حرف هم مثل بعضی حرفهای دیگه است که عکاس نشنیده میگیره و بیشتر وقتها با خودش میگه “ من عکاسم، نه جادوگر “.
بیشتر افراد تصور میکنند ویرایش عکس به آسونی بشکن زدنه، اما وقتی با نرمافزارهای مربوطه آشنا باشید، میبینید که واقعن به این آسونی نیست.
وقتی عکاس از ابتدا کارش رو به درستی انجام داده، برداشتن سیاهیهای دورچشم، چروکهای پوست، لکهها و چیزهای دیگه، کار غیر عُرف برای عکاس حساب میشه.
حرف من رو اشتباه برداشت نکنید، برای عکاس اشکالی نداره که لکهها و چروگهارو برداره، اما زمانی که تخصص ها کنار گذاشته بشن و تخصص عکاس با کسی که کارش روتوش عکسها هست اشتباه گرفته بشه، اتفاقی خوبی نمی افته!
۹) “اشکالی نداره دوربینت رو هم با خودت بیاری؟”
به طور معمول برای عکاسها اشکال نداره، و دوربین همراهشونم هست، اما حق بدین، زمانهایی هست که حتی عکاسها هم میخواهند استراحت کنند ،بدون این که توجهی به شغلشون داشته باشند.
گاهی وقتها عکاسها با خودشون دوربین رو همهجا میبرند ولی هیچ عکسی نمیگیرند، اما این آزادی رو دارند که هرکاری میخوان با دوربینشون بکنن.
گفتن “میشه لطفن دوربینت و با خودت بیاری؟” یعنی “من یک عکاس حرفهایی میخوام ولی نمیخوام پولشو بدم” حتی گاهی وقتها وقتی عکاسها عکس نمیگیرند با آنها برخورد غیر دوستانه میشه.
این یکی از دلایلی هست که معمولن عکاسها دوربین خودشون رو به مهمونیها و دورههمیها نمیبرند.
۱۰) “کِی این عکسهارو تو شبکههای اجتماعی میذاری؟”
و در نهایت و آخر از همه میرسیم به این نکته: “کی عکسهارو میذاری تو پیجت؟”
همه عکاسها این جمله رو بارها شنیدهاند، به خاطر این که همه میخوان عکسهایی که بهشون مربوط میشه رو ببینند. در واقع بیشتر عکاسها عکسهارو در شبکههای اجتماعی نشر میدن، اما قسمت آزاردهنده ماجرا گرفتن آزادی از عکاس هست که خودش نمیتونه از عکسش لذت ببره و بدون حق انتخاب باید همرو انتشار بده.
اگر توقعی از عکاسها نبود آنها شاید یک عکس از هر مجموعه رو انتشار میدادند، اما معمولن فشار بر روی عکاس برای گذاشتن همه عکسها هست که ماجرا رو ناخوشایند میکنه.
در نهایت، عکاسی شغل خیلی خوبی است، هم برای زندگی هم برای کسب درآمد. تمام مطالبی که گفتیم فقط برای آشنا شدن بیشتر با دنیای عکاسها و طرز فکر کردن آنها بود و اینکه بتونیم روابط بهتری با عکاس ها حین پروژه های کاری داشته باشیم.
منبع:
برچسب ها: عکاسی، راهنمای عکاسی، آموزش عکاسی،
[ سه شنبه 8 اسفند 1396 ] [ 23:18 ] [ آتلیه کودک ]